هنوز صدای زنگ خطر را نشنیدهایم
تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۰۷۳۴۲
تین نیوز
زلزله جمعه شب تهران، خفیف بود، خدا را شکر خسارت نداشت، اما اگر این زلزله با قدرت بیشتری رخ میداد، آیا تهران میتوانست آن را بدون خسارت از سر بگذراند؟
به گزارش تین نیوز به نقل از ایرنا، اخطار وقوع زلزله شدید در تهران حالا اخطار تازهای نیست، شرح ابعاد این زلزله نیز تا نحوه حرکت موشها و مرگ و میر براساس خفگی و گرسنگی و سرما نیز ترسیم شده است، اما آیا بهرغم وجود چنین تصویرهای واضح و پرجزییاتی، تهران همگام و همراه با این ترسها خود را مهیای آن روز نیامده مبادا کرده است؟
نصرالله کمالیان، متخصص ژئوفیزیک، مدرس بازنشسته دانشگاه و نماینده مجلس هشتم در گفتوگو با «اعتماد» پاسخ خوشبینانهای به این سوال نمیدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کمالیان در این گفتوگو با انتقاد از شکاف قابلتوجه مدیریت ستادی بحران کشور با آرای علمی پژوهشگران و متخصصان میگوید که متولیان مدیریت بحران از زلزله دو سال گذشته تهران تاکنون چندان تغییری در روند کاری ندادهاند و زلزلههای کمعمق تهران انگار همچنان زنگ خطری را به صدا درنمیآورد. او که وقوع زلزله شدید در تهران را فاجعهای تمامعیار برای کل کشور میداند، میگوید: «در کشور ما، مدیریت بحران کمی در حین بحران صورت میگیرد و کمی هم پس از آن و خبری از اقدامات پیش از بحران نیست.»
آیا با این گزاره موافق هستید که تهران پنجمین شهر خطرناک جهان از لحاظ زلزله است؟ اگر موافقید اقدامات صورتگرفته در قبال خطر زلزله برای تهران، خصوصا از آخرین زلزله دو سال گذشته تاکنون را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا ما از دو سال گذشته تاکنون نسبت به وقوع زلزله بزرگی در تهران آمادهتر شدهایم؟
مساله تهران سر جای خود، اگر به نقشه کلی جهان و تقسیمبندی زلزلهخیزی نگاه کنیم، کشور ما در قسمت قرمز نقشه واقع است و خطر زلزله برای کل کشور بسیار بسیار بالاست. طبق این نقشه، خطر زلزله برای تهران بسیار بسیار بالاست و جدیگرفتن این خطر برای زلزلهشناسان محرز است. شواهد و قرائن زمینشناسی و اطلاعات جمعآوری شده هم گویای این امر است که شهر تهران در نهایت ممکن است با یک زلزله هفت یا بالای هفت ریشتری آسیب فراوان ببیند.
آنچه محرز نیست، زمان وقوع این زلزله بزرگ است، ممکن است یک ساعت بعد شاهد این زلزله باشیم و ممکن است نوههای ما این زلزله را تجربه کنند. اگر این زلزله بزرگ در شهر تهران رخ دهد، خطر نه برای شهر تهران، بلکه برای تمام کشور خواهد بود و دیگر زلزله، صرفا متعلق به تهران نیست، متعلق به کل ایران است. تمرکز مراکز سیاسی، اقتصادی، آموزشی و صنعتی در تهران این خطر را به وجود میآورد که در صورت وقوع زلزله، آسیب تهران منجر به واردشدن آسیب به کل کشور بشود.
حدود هفت الی هشت سال پیش بود که یک هواپیمای نظامی در منطقه نظامی مهرآباد سقوط کرد. همین حادثه خیابانها را از وردآورد تا میدان امامحسین (ع) قفل کرد. این در حالی است که سقوط این هواپیما در یک منطقه نظامی بود و عملا در خود شهر رخ نداده بود، با این حال، تاثیر همین مساله را در خیابانهای تهران میدیدیم. همین امر در زلزله دو سال گذشته مشهود بود. زلزله دو سال گذشته تمام خیابانها و حتی کوچههای کمعرض شهر را مملو از خودرو کرد و تمام خیابانها و کوچهپسکوچههای تهران قفل شده بودند. زلزله جمعه شب نیز نشان داد که حین وقوع زلزله، حتی اگر شاهد تخریب نباشیم، فاجعه میتواند در ابعاد مختلفی رخ بدهد.
اگر روزی زلزله بزرگی در تهران رخ دهد، حتی اگر مصدوم و کشته نداشته باشیم، اتفاقهای ثانویه مثل ترکیدن لولههای آب و گاز فاجعهساز خواهند بود. حالا اگر تخریب هم باشد و خدایی نکرده مصدوم و کشته هم داشته باشیم، در این صورت ما با حادثه مواجه نیستیم، در این صورت فاجعه رخ داده است. حدود پانزده سال پیش موسسه ژاپنی جایکا تمام تهران را از نظر سازه بررسی و از لحاظ آسیبپذیری تقسیم کرد.
برآورد موسسه این بود که با وقوع زلزله هفت ریشتر به بالا در تهران، همراه با تخریبها نزدیک دو میلیون نفر کشته خواهیم داشت. از آن زمان تاکنون آییننامههایی اعمال شده است، ساختمانهای فرسوده نو شده و مهندسیساز شدهاند و وضعیت فرق کرده است. با این اقدامات حتی اگر فرض بگیریم که نصف آمار این موسسه یا حتی یکچهارم آن رخ بدهد، در این صورت زلزله بزرگ تهران ۵۰۰ هزار کشته خواهد داشت و این رقم فاجعه است. زلزله رودبار ۴۰ تا ۶۰ هزار نفر کشته داشت و همین برای کشور فاجعه بود. یا زلزله طبس و زلزله سرپل ذهاب حدود ده هزار نفری کشته داشتند و همینها هم فاجعه بود.
اینچنین زلزلههایی حتی اگر در تهران ۱۰ هزار کشته روی زمین بگذارد، فاجعهای بزرگتر را برای کل کشور رقم خواهد زد. تهران در محدودهای میان دو سیستم گسلی بزرگ واقع است. سیستم گسلی شمالی تهران، گسلهای متعدد و خطرناکی مثل گسل شمال تهران، گسل فشم، گسل امامزاده داوود، گسل مشا، گسل طالقان و گسل فیروزکوه دارد که همه گسلهای شمال تهران هستند. گسل جنوب تهران نیز از شهر ری میگذرد و ورامین و کهریزک را پشت سر میگذارد و به بویینزهرا میرسد که پیش از انقلاب نیز شاهد وقوع زلزله بزرگی در بویینزهرا بودیم. این دو سیستم گسلی جزیی از طبیعت هستند و طبیعت کار خود را میکند، این ما هستیم که از باران رحمت الهی میسازیم یا سیل ویرانگر.
در این فاصله دو ساله در قبال وقوع زلزله تهران آماده شدهایم و برنامه یا تصمیمهایی مستمر برای اقدامات پیش از وقوع زلزله در این دو سال رخ داده است. برای مثال دو سال پیش و پس از وقوع زلزله تهران به عدم پایش مستمر قله آتشفشانی دماوند اشاره میشد. زلزله جمعه نیز با توجه به اینکه به مرکز دماوند بود دوباره ترس فعالشدن دماوند و تاثیر فعالیتهای آن را در زلزله مطرح کرد، با این حال محل انتقاد اینجاست که بهرغم تمام خطراتی که ممکن است از جانب فعالیتهای آتشفشانی دماوند به وجود بیاید، این قله به صورت مرتب پایش نمیشود.
بله و عنوان شد که زلزله جمعه با فعالیت کوه دماوند ارتباطی ندارد. علت این انتقاداتی که میفرمایید در نوع انتصاباتی است که در سیستم مدیریت بحران اعمال شده است. نحوه مدیریت بحران کشور علمی نیست، ستادی است. ستادی به این معنا که به جای پرداختن به پژوهش و امورات علمی، کارهای اجرایی را که وظایف هلالاحمر و وزارت کشور است انجام میدهد.
در واقع مدیریت ستادی همان نوشدارو پس از مرگ سهراب است. این در حالی است که بار اصلی مدیریت بحران در قبل از بحران نهفته است، باید نقاط بحرانی شهر مشخص باشند، مردم به اندازه کافی از وضعیت و این نقاط خبر داشته باشند. ببینید هرچقدر آگاهی پیش از وقوع بحران بالاتر باشد، نحوه عملکرد و نوع مواجهه با آن متفاوتتر خواهد بود. چند سال پیش قرار بود با دستگاههای موجود شبکه زلزلهنگاری در اطراف دماوند داشته باشیم اما انتصابهای متعدد تمام این برنامهها را معوق و بعد ناتمام کرد. با این انتصابها، دیگر برنامهریزی برای مطالعات علمی چندان جایگاهی نداشت و مدیریت بحران از هاله علمی خود به هاله ستادی رسید. این در حالی است که مدیریت بحران در بیشتر کشورهای دنیا کار علمی است اما در کشور ما کار علمی به صورت پراکنده صورت میگیرد.
منظور از کار پراکنده علمی در مدیریت بحران چیست؟
اینکه مقالههایی تکوتوک در دانشگاهها منتشر میشود. زلزله سرپلذهاب که رخ داد، محققان حدود ۲ هزار ساعت کار علمی روی این زلزله صورت دادند و قرار بود نتیجه این مقالهها برای متولیان ستاد بحران کرمانشاه برگزار شود. پژوهشگاه این مساله را با متولیان کرمانشاه مطرح کرد و آنها استقبال کردند اما کنفرانس که در کرمانشاه صورت گرفت، آنها در پنلها شرکت نکردند و این مطالعات پژوهشی به پژوهشگران ارایه شد، درصورتیکه جامعه هدف این پژوهشها باید بدنه اجرایی باشد که از نتایج این تحقیقات استفاده کند. هر بحران سه بخش دارد، پیش از بحران، حین بحران و پس از بحران.
پیش از وقوع بحران باید کار پژوهشی کرد، حین بحران زمان کمکرسانی است و پس از بحران خسارتها تعیین میشوند و بازسازی و مرمت صورت میگیرد. در کشور ما، مدیریت بحران کمی در حین بحران صورت میگیرد و کمی هم پس از آن و خبری از اقدامات پیش از بحران نیست. مطالعات زلزلهشناسان و زمینشناسان نیز به صورت پراکنده و در دانشگاه صورت میگیرد و گوش شنوایی برای این مطالعات وجود ندارد و مدیریت بحران نتایج این مطالعات را به کار نمیبندد.
به اقدامات پیش از وقوع بحران اشاره کردید، یکی از نگرانیهای موجود از بابت وقوع زلزله در تهران، بافت فرسوده و نحوه شهرسازی است که به ظاهر از مقررات رعایت میکند اما در عمل چندان اطمینانخاطری را در مقابل وقوع زلزله شدید حین بروز زلزله نمیدهد. به زعم شما اقدامات سازمان نوسازی شهر تهران در دو سال گذشته توانسته است پاسخ مناسبی به این نگرانیها بدهد؟
هر ساله در بودجه کشور و بودجه شهرداری مواردی برای این کار اختصاص پیدا میکند و نوسازی بافت فرسوده ردیف بودجه دارد، عنوانها فراوانند اما تاکنون نتیجه و گزارش ملموسی از این اقدامات مشاهده نکردهایم. جنوب شهر تهران، سازههای ساختمانی ضعیفتری دارد. هم بافت متراکم میشود، هم کوچهها تنگ و معابر باریک میشوند و هم مصالح کارگذاشته شده پایداری ندارند. بعضی خانههای این بافتها، حتی نیازی به زلزله ندارند و با یک گودبرداری میتوانند فرو بریزند.
بافت غلط جنوب شهر و سازههای ضعیف حین وقوع زلزله قطعا پاسخگو نخواهند بود. مولفه دیگر، ساخت خانه روی رسوبات است. بناهایی که روی رسوبات ساخته میشوند، حین زلزله آسیب بیشتری میبینند. مهندسان زلزله معتقدند سازههای ساختهشده روی رسوبات پایداری کمتری نسبت به سازههای ساختهشده روی بستر سنگی دارند. تمام سازههای ساختمانی جنوب شهر بر بستر رسوبات شکل گرفتهاند و از این رو روانگرایی بستر پایداری این ساختمانها را هنگام زلزله بسیار کم میکند. بهرغم این وضعیت به نظرم تاکنون طرحی جامع و کامل برای جلوگیری از خطرات زلزله در این بافت فرسوده صورت نگرفته است.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانیدمنبع: تین نیوز
کلیدواژه: زلزله دو سال گذشته پیش از وقوع بحران اقدامات پیش مدیریت بحران صورت می گیرد زلزله جمعه زلزله بزرگ وقوع زلزله شهر تهران حین بحران خیابان ها کشور ما سال پیش کل کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۰۷۳۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زلزلهای به بزرگی ۴.۲ ریشتر تیتکانلو خراسان شمالی را لرزاند
براساس اعلام مرکز لرزه نگاری کشور وابسته به موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، زمان وقوع این زمین لرزه ساعت ۱۵ و ۳۷ دقیقه و ۲۸ ثانیه و در عمق هشت کیلومتری زمین رخ داده است.
براساس این گزارش، مختصات جغرافیایی این زمین لرزه ۳۷.۲۰۲ درجه عرض شمالی و ۵۸.۳۲۳ درجه عرض شرقی بوده است.
مرکز وقوع این زلزله شهر تیتکانلو خراسان شمالی بوده است.
هنوز از خسارات احتمالی این زمین لرزه گزارشی دریافت نشده است.
باشگاه خبرنگاران جوان خراسان شمالی بجنورد